نمیدونم داستان زندگی من چطوری تموم میشه
اما اینو میدونم که هیچ جای این داستان، از تسلیم شدن من چیزی نخواهی خوند!
- ۵ نظر
- ۰۴ بهمن ۹۵ ، ۱۶:۵۷
نمیدونم داستان زندگی من چطوری تموم میشه
اما اینو میدونم که هیچ جای این داستان، از تسلیم شدن من چیزی نخواهی خوند!
رفتم پیش مشاور جدید
واسه امروزم ۱۱:۴۵ ساعت نوشته •_•
باشد که نتیجهای دهیم و سبب خشنودی خوبانمان و کوری دشمنانمان بشویم ^-^
باشد که موفقیتمان را نظاره گر باشند *-*
ورزش کردم
مدیتیشن کردم
یه حس خوب
یه انرژی دوباره واسه درس خوندن
مثبت بودن
زندگیِ فوقالعادهای دارم
درکنار آدمهای فوقالعاده و خانوادم
زندگیِ فوقالعادهتری خواهم داشت!
سالِ دیگه هم از تهران توی این وبلاگ پست میزارم!
به عنوان یه دانشجوی مهندسی کامپیوتر *-*
آهسته و پیوسته
همیشه اینو تکرار میکنم با خودم که اگه نمیتونم بدوم پس راه برم
اگه نمیتونم راه برم پس سینهخیز برم
ولی هیچوقت توقف نکنم
هیچوقت!
خرید اینترنتی کردم! خوشحال و هپی!
یه کتاب تست
دوتا هم دفترچه از رنگی رنگی!!
فکرشم نمیکردم به چیزای رنگی رو بیارم
منی که عاشق تم سیاه سفیدم!
امسال کلی منو تغییر داده
خیییلی!!
منتظر تغییرات بیشتر و بهتری از خودمم!
و در نهایت اینکه مرسی از کامنتا و حرفاتون
خیلی دلگرمی میده بهم!
هرکسی نتیجه تلاششو یه روز میگیره
"موفق خواهم شد، نه فورا، ولی حتما!!"
حسِ خوشحالیِ ۶۷۹۹ شدن
اختصاصی ۷۱۱۵
عمومی ۶۰۲۲
واسه خودمخیلی وقته ثابت شدم
وقتشه خودمو به بقیه هم ثابت کنم
به همه اونایی که تحقیرم کردن
فکر کردن موفقیتای قبلیم شانسی بوده
همشون ..
بشینن و تماشا کنن :)
میشم همون آدم قبلی
حتی بهتر از قبل ..
میییییشه
تو میتونی
تو نتونی کی بتونه!!
توکل داشته باش
امام حسین حواسش بهت هست
حتی با اینکه به قولی که به امام رضا دادی عمل نکردی
اما اونم حواسش بهت هست
خب؟ پس فقط باید رو به جلو حرکت کنی
گذشتتو وقتایی که نشد رو بیخیال
بیییییخییییال
تو الانو داری
و آیندهای که داری میسازیش
برو رفیق ! آینده مال توعه! ♡